« شکار حلزون»، مظلومِ جشنواره

«شکار حلزون »می خواهد به سراغ دستان بسته قاضی در حکم قصاص برود و فرهنگ عفو را جا بياندازد، آرمان فیلم را ارزشمند می دانم اما تمامش قربانی کیفیت ساخت پایین فیلم می شود.

سینما اعتماد ، لقمان مداین  ، فیلم محسن جسور را از جنس پرونده باز است مرحوم کیومرث پوراحمد در جشنواره سال قبل یافتم، دغدغه قضایی داشت، آمده بود تا سختی شغل قضاوت را به تصویر کشد، که چگونه یک دادگر تا سال ها پس از بازنشستگی همچنان پای احکامی که امضا کرده می لرزد که مبادا خطا کرده باشد، فشار شغلی او را از رسیدگی و نظارت به خانواده محروم می سازد و حالا پس از سال ها با خروجی حکمش مواجه می‌شود، می خواهد بگوید کسی که قتل کرده و قاتلی که مجازات شده زوایای پنهانشان با احکام قانونی رفع نمی شوند، هردو خانواده ای دارند که قربانی امری ناخواسته می‌شوند و هیچ قانونی نیست تا تبعات اجرای حکم را بر این افراد بی گناه پوشش دهد، می خواهد به سراغ دستان بسته قاضی در حکم قصاص برود و فرهنگ عفو را جا بیاندازد، آرمان فیلم را ارزشمند می دانم اما تمامش قربانی کیفیت ساخت پایین فیلم می شود.

طراحی صحنه و لباس را ضعیف دیدم، اثری از خلاقیت نبود، روان شناسی رنگ نداشت و از زیبایی شناسی بصری بهره مند نبود.

تدوین فیلم در انتخاب نماهای ری اکشن خوب بود، اما حذف سکانس مازاد و چینش صحیح پلان نداشت.

کارگردانی را در چکش کاری نکردن فیلمنامه و عدم نظارت بر تدوین و نگرفتن بازی مناسب از برخی بازیگران و قاب بندی پر اشکالش دارای ضعفی جدی می دانم.

دیالوگ پردازی هیچ حسابی نداشت، بی نظم بود، طولانی و گنگ با خیل عظیمی از افشای اطلاعات، کشمکش نداشت و کشش ایجاد نمی‌کرد و سعی داشت با تقلیدی کورکورانه دیالوگ اوج نوید محمدزاده در متری شیش و نیم را بازسازی کند که الکن بود.

عنصر ارتباطی سمعک کودک می خواست باشد اما در عمل سند خانه ای شد که همگان را درگیر خود ‌کرد.

قهرمان فیلم پدر بود که طراحی ضعیفی داشت و ضد قهرمان فرزندش به حساب می آمد که مدام بر سر راهش مانع ایجاد می‌کرد و در نهایت با پیروزی قهرمان به سر رسید.

شاید تنها نقطه قوت فیلم درخشش خوب نقش آفرینش سرکار خانم فرناز زوفا بود که توانسته بود نقش را شخصی کند و با تسلط به میمیکی قوی، ادای دیالوگی مسلط و انعطاف جسمانی خوب فیلم ظاهر شود، اما بازی ضعیفی را در صلبیت کلام و انقباض جسمانی از جناب پاکدل شاهد بودیم که بخشی را مدیون دیالوگ پردازی و شخصیت پردازی پر ضعف فیلمنامه می دانم.

حضور زنده یاد حسام محمودی را داشت که از نقد و بررسی آن عبور می کنم.

حسام محمودی در فیلم شکار حلزون

بازیگر نقش روحانی را خوب و مسلط می دانم که از پس نقش بر آمده بود اما او نیز مانند همگان قربانی فیلمنامه ضعیف شده بود.

ضد ارزش را زن جوان می دانم که از قاضی پدر و همسرش کینه داشت اما پس از طی فراز و فرودی به ثبات رسید و به ارزش مبدل گشت.

فیلم تعلیق های طرح کرده بود که تا حدی غافلگیر می کرد اما کافی نبود. پیرنگی سردرگم داشت و شخصیت پردازی ها اصولی نبود. گریم ها ترمیمی بود و ابتکار خاصی بکار برده نشده بود.

هرچند متوجه شدم این فیلم از ابتدا قرار نبود در بخش رقابت باشد و بنا بود در هنر و تجربه نمایش داده شود که با حذف این بخش به اجبار وارد جشنواره می شوند، پس از زاویه هنر و تجربه تلاش‌شان قابل تحسین است.

امتیاز شما
برای عضویت در کانال تلگرام کلیک کنید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا