هنرمند، بیکاری، سوءتغذیه و مالیات سنگین
درباره معافيت اهالي فرهنگ و هنر و رسانه از معافيت مالياتي چند نکته بخوانید.
به گزارش سینما اعتماد ، سعید هنرمند در روزنامه اعتماد ، نوشت: دولت لایحه اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم را در تاریخ هفدهم آبانماه سال جاری تقدیم مجلس شورای اسلامی کرد که بر اساس آن و در صورت تصویب، مقرر شده اشخاص حقیقی فعال و مرتبط با فعالیتهای فرهنگی و هنری و رسانهای که در طول سال بیش از پنجاه میلیون تومان درآمد دارند مشمول پرداخت مالیات شوند.
درآمد سالانه کمتر از پنجاه میلیون تومان یعنی زیستی ماقبل سوءتغذیه، یعنی عدم تغذیه محض، اگر هر وعده غذایی سهگانه را بهطور متوسط شصت هزار تومان هم در نظر بگیرم، یک شهروند ایرانی باید در طول سال دستکم چیزی حدود شصت و پنج میلیون تومان پول غذا بدهد. پنجاه میلیون تومان معادل خرید دو گوشی موبایل متوسط یا دو جفت کفش خارجی یا تعمیر موتور یک خودروی ملی یا اجاره دو ماه یک آپارتمان شصت متری در منطقه بیست و دو تهران یا سفر یک هفتهای یک خانواده سه نفره به جزیره کیش و اقامت در یک هتل معمولی است.
بهتر بود به جای تعیین این سقف درآمد ناچیز برای معافیت مالیاتی، لایحهای پیشنهاد میشد که در آن بهطور کامل و واضح هنرمندان مکلف به پرداخت مالیات میشدند و تکلیف برایشان روشن میشد و اینگونه با پیشنهاد این عدد قلیل برای یکسال مورد توهین قرار نمیگرفتند. اینکه با تنگنا قرار دادن هنرمندان و اخذ مالیاتهای عجیب از ایشان در شرایطی که یکی از ترسناکترین دوران اقتصادی را تجربه میکنیم،
چقدر میتوان در آینده کشور توسعه و پیشرفت ایجاد کند محل سوال است. نمیتوان هنرمندی را یافت که با درآمد ماهانه چهار میلیون بتواند زندگی کند و هیچ انسانی با چنین درآمدی نمیتواند هنر بیافریند. همین دست پیشنهادات و مصوبات عامل گسترش فقر مالی و محتوایی در جامعه هنرمندان هستند و هنرمند به جای ماهها وقت گذاشتن برای تولید یک اثر ماندگار در کلاس جهانی ناچار به سمت تولید آثار بازاری میرود.
این پیشنهاد مالیاتی قطعا باعث توسعه خواهد شد، توسعه در زمینه راهکارهای متنوع فرار مالیاتی و انواع پنهانکاری و بسط دروغ و کذب در درآمد.
نکته قابل تامل اینجاست که به عنوان مثال هنرمندان سینما در سال هزار و چهارصد معاف از پرداخت مالیات بودند و در سال هزار و چهارصد و یک با درآمد سالانه کمتر از دویست میلیون تومان مشمول معافیت مالیاتی میشدند. اکنون با توجه به تورم سرسامآور و رشد اندک درآمد برای گذران زندگی، در صورت تصویب این لایحه ناچارند بابت درآمد سالانه بیش از پنجاه میلیون تومان مالیات بپردازند.
پروسه هنر در بخش اقتصادی آن غالبا پروژهمحور است. به عبارتی اکثر هنرمندان تجسمی، ترسیمی، نمایشی، سینمایی، ادبی و موسیقی با تولید کالای هنری و فروش مستقیم به خریدار آثار هنری یا دریافت دستمزد از کارفرما پروژه ساخت اثر را میپذیرند. یعنی اکثریت درآمد ثابت، امنیت شغلی و تضمین دریافت مکرر پروژههای متعدد را ندارند. و گاهی ماهها در تنگدستی زندگی میکنند.
هنر در هیچ جامعهای اولویت اصلی مردم نیست، در کشور ما نیز به دلیل مضایق اقتصادی پرشمار، مشتری برای هنر کم و بازار اقتصادیاش بیرونق است و از سوی دیگر به دلیل ذات و ریشه هنرمندانه ایرانیان، با فراوانی هنرجویان در شاخههای متعدد مواجهیم که سالانه به جمعیت هنرمندان افزوده میشوند و همین امر سبب رقابت شدید و کاهش قیمت دریافتی هنرمندان خواهد شد.
هماکنون بیش از هشتاد هزار نفر عضو صندوق اعتباری هنر هستند. اینکه خروجی این هشتاد هزار هنرمند در طول سال و مطابق با استانداردهای جهانی به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسد اصلیترین عامل آن معضلات اقتصادی هنرمندان است. دشواریهای مالی که زمینه ساز عدم آموزشگیری صحیح، شتاب در تولید و به سرانجام رساندن اثر برای رسیدن سریعتر به پول، عدم تمرکز کافی برای تولید اثری که نیاز به ظرافتهای پرشمار دارد و…
بهترین راهکار مالیاتی برای هنر و هنرمند همان است که در کشورهای توسعهیافته جواب داده: افراد متمول جامعه به جای پرداخت بخشی از مالیات سودهای کلان بیزینس خودشان به دولت، اسپانسر یا حامی مالی خلق آثار هنری میشوند. به این ترتیب هم فرد هنرمند کمی از دغدغه نان شب خلاص میشود و هم بخشی از مالیات، صرف تولید آثار هنری شده که در نهایت میتوان آن را به عنوان سرمایه ملی شناخت و هنرمند به جای یافتن راهکارهای کذابانه برای فرار از مالیات غیر منصفانه با فراغ خاطر روی پروژهاش متمرکز میشود.