نیاز سینمای ایران به آتشبس و مذاکره جدی| کنشمندی دور از شعارهای متداول
تنها راه موجود برای رسیدن به جادهای کم فراز و نشیبتر برای سینما، کنار گذاشتن سلایق و جناحبندیها و گرد هم آمدن دور میز مذاکره با نیت و اهداف ملی و خیرخواهانه است که باید هر چه سریعتر در دستور کار قرار گیرد.
سینما اعتماد – فضای سینمای ایران از جهات مختلفی متشنج و راکد به نظر میرسد و هر روز اخباری به گوش میرسد که ابعاد این ماجرا را پیچیدهتر میکند. با توجه به اینکه سینمای ایران در ماههای منتهی به جشنواره فیلم فجر قرار دارد و هر ساله در این روزها خبر تولید و فهرست متقاضیان حضور در جشنواره فیلم فجر، موضوع داغ اخبار رسانهها بود، اما امسال برخلاف اکثر دورههای جشنواره سکوت و رکود بامعنایی بر تولیدات سینما حاکم است و از طرفی اخبار حاشیهای و تنشهای میان هنرمندان و مسئولان افزایش پیدا کرده است.
نمونه بارز این اتفاق، خبر فهرست بازیگران زن ممنوعالکار است که در روزهای گذشته بسیار مورد انتقاد و توجه رسانههای داخلی و خارجی قرار گرفته و موجب شده که دوقطبی پیش آمده در سال اخیر شدت بیشتری بگیرد و بازیگران و کارگردانان و اصناف مختلف سینمایی با انتشار پستها و بیانیهها و نقطهنظرات خود، این اتفاق را مورد نقد قرار داده و به آن معترض باشند. حالا هم وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی این بیانیهها را جوسازی برای جلوگیری از درخشش سینمای ایران میخواند.
به نظر میرسد در چنین وضعیتی تشدید این فضاها و صدور بیانیهها و تهدیدها و احکام مختلفی که از هر سو روانه افکار عمومی میشود، همان اتفاقی است که مخالفان ادامه حیات سینما انتظار دارند و از آن به نفع خود بهره میبرند. بنابراین باید هر دو سوی ماجرا فارغ از کاستیها و انتقادات، به سرعت آتشبس اعلام کرده و به ارائه پیشنهادات و راهکارهای مسالمتآمیز دیگر بپردازند و در همین راستا باید هر دو طرف ماجرا مذاکرات رسمی و جدی را در الویت خود قرار دهند. چرا که فارغ از مباحث فوق که بهعنوان پیشران سرعت بخشیدن به اختلافات از آنها یاد کردیم، مباحث صنفی و حرفهای دیگری همچون صدور پروانههای ساخت و نمایش، مدیریت اقتصاد تولید در سینما، وضعیت اکران و … نیز وجود دارد که در سایه سنگین این حواشی به فراموشی سپرده میشود.
متولیان سینمایی و در راس آنها وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی امروز در سخنانی اظهار داشته که «من تمایل دارم دوستان دیروز و امروز ما با سینما آشتی کنند و به دنبال رونق سینما باشند و مانند سال گذشته در جشنواره بهدنبال حذف سینمای ملی نباشند، چتر فرهنگ و هنر ایران به اندازه کافی باز است، از این رو جای نگرانی نیست و سینماگران جای آنها را تنگ نخواهند کرد.» با این اوصاف از سویی دیگر اصناف مهم سینمایی همچون کانون کارگردانان و صنف تهیهکنندگان سینما نیز باید پیشنهادات و راهکارهای خود را جمعبندی کرده و در نشستی صمیمانه و دلسوزانه که طبیعتا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و به شکل مشخص سازمان سینمایی، میتواند پیش قراول و بانی آن باشد، به بحث و تبادل نظر بپردازند و در نهایت ضمن رسیدن به نتیجهای درخور و عبور از سوءتفاهماتی که آفت بزرگ این روزهای سینمای کشور است، راه را بر مخالفان تداوم حیات سینما ببندد و دور از شعارهای متداول، از نظر عملی به کنشمندی بپردازند.
طبیعی است که اشکالات فراوانی در سیستم فرهنگی و مدیریتی سینما وجود دارد و قابل نقد است، اما بدون همراهی و همفکری با هنرمندان باسابقه و افرادی که نام بزرگی در این حرفه دارند، نمیتوان به رفع موانع اندیشید و تلاشهای یکسویه و البته گاهی هم جانبدارانه و احساسی هیچ حاصلی نخواهد داشت و تنها راه موجود برای رسیدن به جادهای کم فراز و نشیبتر، کنار گذاشتن سلایق و جناحبندیها و گرد هم آمدن دور میز مذاکره با نیت و اهداف ملی و خیرخواهانه است که باید هر چه سریعتر در دستور کار قرار گیرد.