معرفی سریال کاراگاهی و جنایی «جسدها» – (Bodies) + عکس

سریال «جسدها» (Bodies)، مجموعه‌ی محدود جنایی، علمی تخیلی و جدیدی از سرویس استریم نتفلیکس است که ایده‌ای جذاب و البته منحصربه‌فردی و تازه‌ای را به تصویر می‌کشد.

سینما اعتماد – اواسط سال ۲۰۱۴ تا اوایل سال ۲۰۱۵ یک سری کتاب کمیک با عنوان Bodies توسط شرکت دی سی کامیکس و لیبل ورتیگو، منتشر شد که داستانی کاراگاهی و جنایی را با یک ایده‌ی جدید، روایت می‌کرد. ایده‌ی اصلی این مجموعه این بود که ماجرا در ۴ برهه زمانی مختلف در شهر لندن جریان داشت؛ با این تفاوت که در هر چهارتای آن‌ها، قتلی رخ می‌دهد که مشخص می‌شود مقتول هر ۴ برهه زمانی، دقیقا یک مرد یکسان است. داستان این سری کتاب کمیک که ۸ قسمت هم بیشتر نداشت و محدود بود، توسط سی اسپنسر نوشته شده بود و طراحی‌های هر دوره زمانی از این داستان، توسط یک هنرمند انجام می‌شد.

اوایل سال ۲۰۲۲ بود که پاول تومالین به‌عنوان خالق و تهیه‌کننده اجرایی سریال Bodies (جسدها) انتخاب و مراحل تولید این مجموعه رسما آغاز شد. این سریال هم دقیقا همانند سری کتاب کمیک مورد اقتباس خود، از ۸ قسمت تشکیل می‌شود و داستان آن در چهار دوره زمانی ۱۸۹۰، ۱۹۴۱، ۲۰۲۳ و ۲۰۵۳ جریان دارد؛ در صورتی که در مجموعه کمیک، ما سال‌های ۱۸۹۰، ۱۹۴۰، ۲۰۱۴ و ۲۰۵۰ را شاهد بودیم. منتقدانی که این سری کتاب کمیک را خواندند، آن را بهترین مجموعه‌ی محدود سال ۲۰۱۴ دانستند و اینطور آن را توصیف کردند: «مکالمه‌ی پرانرژی اسپنسر و روایت داستانی او، یک حس قدرتمند از زمان و مکان را ایجاد کرده است.»

شاهارا حسن در سریال Bodies با بیسیم گزارش می‌دهد

همچنین منتقدان دیگر آن را با « تامل‌برانگیزترین و غیر‌متعارف ترین کمیک معمایی چند سال اخیر» توصیف کردند. داستان حول محور ۴ کاراگاه می‌چرخد؛ کاراگاه بازپرس ادموند هیلینگهد از سال ۱۹۸۰ (مرد جوانی که در اداره‌ی خود همزمان به‌دنبال جک ریپر هم می‌گردند)؛ کاراگاه بازپرس چارلز وایتمن از سال ۱۹۴۰ (یک مرد یهودی که بعد از حمله‌ی نازی‌ها به لهستان، از آن‌جا فرار کرد)؛ کاراگاه گروهبان شاهارا حسن از سال ۲۰۱۴ (یک زن مسلمان با نژاد ایرانی که در انگلستان به دنیا آمده است و با شورشیان نژادپرست برخورد می‌کند)؛ میپل‌وود از سال ۲۰۵۰ (یک کاراگاه زن جوان که با فراموشی درگیر است و اخیرا هم از یک آخرالزمان فناورانه‌ای جان سالم به در برده است).

سریال جسدها هم از لحاظ شخصیتی، شباهت‌های زیادی با همان نسخه‌ی کمیکی دارد؛ البته به استثنای تفاوت سال برهه زمانی‌ها. جیکوب فورچون لیوید در نقش چارلز وایتمن، شیرا هاس در نقش آیریس میپل‌وود، آماکا اوکافور در نقش شاهارا حسن، کایل سولر در نقش آلفرد هیلینگهد، گرتا اسکاچی در نقش پولی هارکر و غیره، از جمله بازیگرانی هستند که در این سریال ایفای نقش می‌کنند. شاید خلاصه داستانی که بالاتر به آن اشاره شد، آنقدرها که باید و شاید، واضح نباشد و منحصربه‌فرد بودن داستان این مجموعه را نشان ندهد. به‌همین دلیل بهتر است بیشتر به داستان این سریال و ماجراهای اصلی آن بپردازیم. در خلاصه داستان سریال جسدها اینطور آمده است:

آلفرد هیلینگهد در حال بررسی جسد در سریال Bodies

«یک قتل در وایت‌چپل. چهار کاراگاه مختلف در تلاش هستند که این قتل را در چهار برهه زمانی مختلف حل کنند: افسر پلیس فداکار دهه ۱۹۸۰ به نام آلفرد هیلینگهد، ماجراجوی شجاع دهه ۱۹۴۰ به نام کارل/چارلز وایتمن، کاراگاه زن جسور دهه ۲۰۲۰ به نام شاهارا حسن و کاراگاه دوران پساآخرالزمانی سال ۲۰۵۰ به نام میپل‌وود که چشم‌اندازی ترسناک و البته غم‌انگیز را وارد داستان می‌کند.» باتوجه‌به این خلاصه داستان و صحبت‌هایی که تا الان گفته شد، شاید تصور کنید که در این سریال هم مثل تمام مجموعه‌های جنایی دیگر، یک قتل رخ می‌دهد و صرفا داستان در چهار خط زمانی مختلف روایت می‌شود؛ در صورتی که اصلا اینطور نیست.

در حقیقت اگر بخواهیم به‌صورت ساده ایده‌ی اولیه‌ی سریال جسدها را شرح دهیم، به این شکل است که در ۴ سال مختلف، دقیقا در یک نقطه از لندن، دقیقا یک جسد یکسان، دقیقا با یک سری علائم خاص پیدا می‌شود؛ جسد مردی که برهنه است، یک تتوی خاص روی مچ دست چپ خود دارد و چشم سمت چپ او هم سوراخ شده است. ابتدا ما ۳ کاراگاه ۱۸۹۰، ۱۹۴۱ و ۲۰۲۳ را می‌بینیم که این جسد را پیدا می‌کنند و به پزشکی قانونی می‌برند. با علائمی که روی جسد می‌بینند، اینطور برداشت می‌کنند که این مقتول با اصابت گلوله کشته شده است تا حفره‌ی ناحیه چشم چپ را به این طریق توجیه کنند.

آیریس میپل‌وود به همراه الیاس منیکس در سریال Bodies

اما موضوع این است که وقتی با روش‌های مخصوص هر دوره، سر این جسد را مورد بررسی قرار می‌دهند، متوجه می‌شوند که با وجود وجود حفره‌ای گلوله مانند در مغز و سوراخ شدنِ آن تا وسط، هیچ گلوله‌ای در سر وجود ندارد و از یک جایی به بعد انگار گلوله محو شده است. همینطور که کاراگاه این ۳ برهه زمانی در تلاش هستند و شدیدا به تکاپو افتادند تا این معما را حل کنند، ما کاراگاه چهارم در سال ۲۰۵۳ را می‌بینیم که آینده‌ای ترسناک را به ما نشان می‌دهد. ظاهرا در سال ۲۰۲۳ اتفاق فجیعی رخ می‌دهد و افراد زیادی در طی این فاجعه کشته می‌شوند.

به همین دلیل هم حکومت حاکم، با فناوری‌هایی که به میان آورده (تا به عقیده‌ی خودش زندگی مردم را راحت کند)، چند دستگی بزرگی بین مردم ایجاد کرده است. حالا در این دوران، میپل‌وود که تبدیل به یک کاراگاه شده اما کسی او را آدم حساب نمی‌کند، به‌صورت کاملا اتفاقی همانند ۳ کاراگاه دیگر، جسدی را در وایت‌چپل پیدا می‌کند. اما درست زمانی‌که قصد دارد این اتفاق را به مافوقان خود اطلاع دهد و درخواست نیرو کند، ناگهان مرد برهنه از نفس عمیقی از حالت بی‌جانی بیرون می‌آید و مشخص می‌شود که همانند ۳ دوره‌ی قبلی، در این برهه زمانی، این مرد زنده است.

امتیاز شما
برای عضویت در کانال تلگرام کلیک کنید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا