شاهد فروپاشی سیستم معیوب آموزش و پرورش خواهیم بود؟
با ادامه اين روند معيوب و اظهارنظرهاي راديكالي در باب آموزش در آيندهاي نه چندان دور شاهد فروپاشي اين ارگان به غايت فراموش شده خواهيم بود .
به گزارش سینما اعتماد ، نرجس مختاریان در روزنامه اعتماد نوشت: این روزهـا به واسطه تـــماشــــای سریـال
«افعی تهران» در یک سکانس شاهد تروماهای عمیق به جامانده از کودکی شخصیت اصلی داستان آرمان بیانی (پیمان معادی) هستیم که از قضا با رویکرد «پرورشی» سیستم آموزش و پرورش در ایران گره خورده است، رویکردی که سالهاست در مورد اشتباهات فاحش آن هشدار داده شده . در این سکانس آرمان بیانی معاون مدرسه دوران کودکی خود را که به شدت و بارها از او کتک خورده در رفتاری تلافیجویانه مورد تحقیر قرار میدهد و او را مقصر بخشی از تروماهای امروزش میداند. تحقیقات صورت گرفته در ایران نشان میدهد آموزش و پرورش در ایران فاقد یک تئوری منسجم تربیتی است این در حالی است که نظام آموزشی ما بسیاری از مفاهیم مدرن تربیتی را پذیرفته، اما همچنان نظام سنتی را مورد ستایش قرار میدهد، چراکه بسیاری از مقامات سیاسی و نظریهپردازان دولتی، نظام تعلیم و تربیت مدرن را اساسا پدیدهای غربی و استعماری میدانند و در فکر بازگشت به نظام آموزشی ماقبل مدرن هستند که چنین بازگشتی عملا امکانپذیر نیست و تنها بلاتکلیفی نظام آموزش کشور را سبب خواهد شد .
در جوامع غربی اما شاهد گذر از اظهارنظرهای سلیقهای و رجوع به تحقیقات علمی صورت گرفته در امر آموزش هستیم. جوردن پیترسون(روانشناس بالینی امریکایی) که به باور من در ایدئولوژی رفتارگرایانه خودش غرق است، در کتاب ۱۲ قانون برای زندگی مینویسد: «برای حفظ نظریه تنبیه بدنی هیچ بهانهای نداشته باشید.»
برای پیترسون «انضباط» معمولا به معنای مرعوب کردن کودکان است. او تاکید میکند این مرعوبسازی چیزی است که میتوانیم بهش برسیم،
چراکه ما «از کودک بزرگتر، قویتر و توانمندتریم» و از این رو میتوانیم پشت تهدید خودمان درآییم. در همان سالها (۲۰۱۱ و ۲۰۱۲) در بریتانیا دو تیتر خبری در روزنامه تلگراف منتشر شد که هر دو به یک اندازه نشان میداد چنین دیدگاهی با نگاه عمومی حاکم بر جامعه همخوانی دارد: «چوب را زیادی از حد کنار گذاشتهاند: اجازه به معلم برای لمس کردنهای آرام فیزیکی میگذارد انضباط بهبود پیدا کند» و «انضباط در مدارس: کنار گذاشتن چوب بچهها را لوس کرده است- بعد از منع چوب زدن، چه میشود کرد برای اینکه از فروپاشی انضباطی دور شویم؟»
تنها پس از گذشت ۶ سال در سال ۲۰۱۸ آکادمی امراض کودکان در امریکا (نهادی شامل شصت و هفت هزار متخصص) طی بررسی صد تحقیق بیانیهای صادر کردند که در آن میخواستند (کتک زدن) و استفاده از (کلمات خشن) برای مجازات کودکان و نوجوانان پایان یابد، آنها معتقد بودند افزایش خشونت در بیشتر مواقع منجر به افزایش هورمون استرس شده و شاهد خدشه وارد شدن به رشد سالم مغز هستیم و همین به معضلات سلامت روان منجر میشود و تحقیق دیگری در سال۲۰۲۱ در دانشگاه هاروارد نشان داد که آسیبی که بر اثر کتک خوردن به سیستم عصبی و روانی کودک وارد میشود شاید باعث ایجاد خشونتی پر (تنشتر) در او شود. تلاشی که در سریال افعی تهران صورت میگیرد تا پیامد خشونتهای کودکی را در بزرگسالی به نمایش در آورد تا اهمیت دوران کودکی را به ما بیش از پیش گوشزد کند.
حال با توجه به این تحقیقات دقیق و ارزشمند در این زمینه آیا نباید سیستم معیوب آموزش و پرورش در ایران برای بهبود شرایط آموزشی و پرورشی در این راه گامهای مثبتی بردارد؟ تا شاید با تربیت دانشآموزان این نسل از اینگونه تروماهای نسل گذشته فاصله بگیریم و شرایط بهتری را برای رشد کودکان ایران زمین اتخاذ کنیم؟ در پاسخ اما باید بگویم متاسفانه شاهد هستیم که وزیر آموزش و پرورش به عنوان بالاترین مقام تاثیرگذار در این ارگان مدنی و سازنده نسلهای آینده ایران نه تنها از اشتباهات صورت گرفته در ادوار گذشته پشیمان نیست و به تغییر رویکرد فکر هم نمیکند، بلکه در اقدامی طنزآمیز از سویی «این وضعیت نابسامان را الگویی برای جهانیان معرفی میکند» و از سوی دیگر مجموعه تحت مدیریت ایشان درصدد شکایت از سازندگان سریال افعی تهران بر آمده است.
و این یعنی عدم توجه مدیران اجرایی در ایران به تحقیقهای علمی داخلی و خارجی و نیز نادیده گرفتن توصیههای نخبگان داخل و خارج کشور در جهت بهبود شرایط است. با ادامه این روند معیوب اظهارنظرهای رادیکالی در باب آموزش در آیندهای نه چندان دور شاهد فروپاشی این ارگان به غایت فراموش شده خواهیم بود .