سر صداوسیما کلاه گذاشتم تا توانستم کار کنم | خدا را شکر که پدرم زنده نیست تا این اوضاع کشور را ببیند | برای گذران زندگی تا مرز کارگری رفتم! علی ملاقلی پور در گفت وگو با سینما اعتماد مطرح کرد

به بهانه هفته دفاع مقدس و با مروری بر ارزش ها و تلاش های ماندگار رسول ملاقلی پور در سینمای جنگ ، با فرزندش علی ملاقلی پور تماس گرفتیم تا با او درباره تفکر پدرش صحبت کردیم اما بحثمان به موضوع دیگری راه پیدا کرد.

سینما اعتماد ، بارها در سینمای ایران صحبت از بیکاری اهالی سینما و مشکلات معیشتی  آنها شده و سینماگران زیادی در سال های اخیر نسبت به این موضوع هشدار داده بودند ولی شاید تا در بطن ماجرا نباشیم  و در جریان موضوع قرار نگیریم به اهمیت بالای آن نمی توانیم پی ببریم.

مشکلات معیشتی و بیکاری موضوع کوچکی نیست آن هم برای اهالی سینمایی که مثل مردم عادی نمی توانند سفره دلشان را پیش هر کسی باز کنند و از گرفتاری های خودشان بگویند.

ما به بهانه هفته دفاع مقدس و با مروری بر ارزش ها و تلاش های ماندگار رسول ملاقلی پور در سینمای جنگ ، با فرزندش علی ملاقلی پور تماس گرفتیم تا با او درباره تفکر پدرش صحبت کردیم اما بحثمان به موضوع دیگری راه پیدا کرد.

علی ملاقلی پور  در ابتدای صحبتش  به سینما اعتماد ،گفت:  پدرم فرزند زمانه خودش بود اگر  درزمان حیات فیلم های جنگی می ساخت آن زمان مشکلات و گرفتاری های جنگ موضوع روز جامعه بود کما اینکه« میم مثل مادر» هم یک فیلم متناسب با احوالات جامعه آن زمان بود.

امروز اگر پدرم زنده بود دوباره از حجم مشکلات سکته می کرد

او ادامه داد: خدا را شاکرم که پدرم با «میم مثل مادر» رفت فکر می کنم خدا بسیار او را دوست داشت ، همنسلانش را ببیند الان چه می کنند؟ اگر قرار بود امروز پدرم باشد و راه بعضی همنسلانش را برود قطعا با او  به مشکل بر می خوردم کما اینکه ایمان دارم رسول ملاقلی پور شبیه هیچ کس نبود و را ه خودش که راه مردم است می رفت ؛  فیلم هایش خود ثابت کننده  است که فیلمسازی بود که از دل اجتماع آمده بود.اگر پدرم امروز زنده بود مطمئنم دوباره از بار مشکلات سکته می کرد . خدا دوستش داشت که زود او را برد.

از علی ملاقلی پور درباره اوضاع فیلمسازی اش می پرسیم او می گوید: بیشتر از چهار سال است که ممنوع الکارم. از چهار سال گذشته به این طرف بارها فیلم نامه به بنیاد سینمایی فارابی دادم ، تهیه کننده ها برای همکاری درتلویزیون و شبکه نمایش خانگی با من تماس گرفتند اما مسئولین امر مانع می شوند ونمی گذارند کار کنم.

او توضیح می دهد: همین اواخر دو فیلم نامه «خانه مردم» به نوشته ناصر مولوی که یک ملودارم اجتماعی  با موضوع وضعیت اجاره نشینی قشرکارگر است و دیگری «چه گوارا بازی» که قصه ای اجتماعی با زیر متن سیاسی دارد به بنیاد سینمایی فارابی ارائه دادم . در جلسه ای قصه را  برای اقای خزاعی تعریف کردم و  مسعود احمدیان در بنیاد سینمایی فارابی  فیلم نامه ها را خواند و هر دو نفر از قصه  خوششان آمد اما پس از چند ماه دوندگی هر دو فیلم نامه رد شد. حداقل چهار یا پنج سال است این موضوع برای من اتفاق افتاده است .

به من گفتند فیلم جنگی بساز!

زمانی که آقای تابش مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی بود به او فیلم نامه گاوبازی» که ملودرام اکشن اجتماعی درباره اعتیاد و بیکاری بود یا فیلم نامه  کمدی اجتماعی « زنگبار »را ارائه  دادم ، اما  آقای تابش درجواب به من گفت : این موضوعات جزو اولویت های بنیاد سینمایی فارابی نیست  اگر می خواهی فیلم بسازی  با موضوع دفاع مقدس بساز. من هم در جواب گفتم اگر پدرم در آن دوران  فیلم دفاع مقدس می ساخت فرزند زمانه اش بود ، در زمان من اعتیاد و بیکاری اجاره خانه و مسکن اولویت مردم  است .

فرزند رسول ملاقلی پور در ادامه افزود:   هر دوره با آقای ایل بیگی که از مدیران مادام العمر سینماست گفت وگو کردم مستقیم به من اعلام نمی کنند که ممنوع الکار هستم اما اجازه کار به من نمی دهند. قرار بود با آقای سعید خانی برای شبکه نمایش خانگی همکاری کنم اما ساترا مانع شد، تهیه کننده های مختلفی از تلویزیون برای همکاری اقدام می کنند اما صداوسیما نام مرا رد می کند،

یا فیلم نامه اکشن «ذهن زخمی »که حوزه هنری قرارداد هم با من  بست پولش را پرداخت هم کرد اما بعد این فیلم نامه توسط شوراها رد شد.

 اگر این ها ممنوع الکاری نیست شما اسمش را چه می گذارید؟

سر صداوسیما کلاه گذاشتم

ملاقلی پور گفت : بعد از سیمرغ بخش جنبی جایزه استعداد جوان ،  که برای« قندون جهیزیه» گرفتم باید فعالیتم در سینما بیشتر می شد اما به طرز عجیبی جلوی کار من گرفته شد .  در سریال «نجلای 2 » از من کمک خواستند و به دلیل فشردگی  ، کارگردانی بخش زندان ها به من سپرده شد ، در زمان پخش صداوسیما  اسم من را در تیتراژ نیاورد فقط از من تشکر کردند. اینها با اسم من هم مشکل دارند.

این کارگردان جوان گفت: اوضاع مالی بدی داشتم و برای گذران زندگی مجبور شدم با اسم مستعار در مجموعه طنز نمایشی کار کنم . چون اگر اسم من در تیتراژ می آمد برای آن مجموعه  مشکل به وجود می آمد با اسم علی رسول زاده نویسندگی  مجموعه طنز نمایشی را به عهده گرفتم و سر صداوسیما کلاه گذاشتم.

او ادامه داد:  شاید باورتان نشود اما حجم بدهی هایم  آنقدر زیاد شد که نمی دانستم چه کار کنم در نهایت تصمیم گرفتم سرچهاراه کارگری کنم ، اما دیدم اوضاع کارگرها داغان  است ، در کتابفروشی قرار بود کار کنم اما  آنجا هم نشد.  

ملاقلی پور گفت: من هستم که جسارت به خرج می دهم و این نکات درد آور را می گویم ولی شما بدانید این مشکل فقط من نیست ، شما می دانید احسان بیگلری که فیلم موفق« برادرم خسرو» را ساخت الان چه می کند؟چه گرفتاری هایی دارد؟  مصطفی احمدی کارگردان سینما الان کجاست؟ دانش اقباشاوی با موبایل فیلم ساخت و به جشنواره ها فرستاد، کاوه صباغ زاده که خودش اعلام کرد در اسنپ کار می کند.

بیان کردن این نکات واقعا درد است ، اما بیکاری و بدهکاری بین کارگردان های جوان زیاد است چرا؟  بسیاری از بچه های جوان از این حرفه رفتندچرا؟  می دانم خیلی ها اسنپ کار می کنند آخرچرا؟ وقتی سینما این مقدار عوامل بیکار دارد باز افتخار می کنند که آدم های خام و بی تخصص وارد می کنند.

خزاعی گفت باید سینماگران سیاسی عذرخواهی کنند

در صحبتی که با آقای خزاعی داشتم به او گفتم بگذارید سینما تکانی بخورد بچه ها ،دلگرم به کار شوند و سینما رونق بگیرد همه که نباید در حوزه  سینمای استراتژیک فیلم بسازند ، او در جوابم گفت :  تا هنرمندان سیاسی رسما عذرخواهی نکنند و یا در صفحات مجازی خود ننویسند با آن ها همکاری نمی کنیم.

4.8/5 - (31 امتیاز)
برای عضویت در کانال تلگرام کلیک کنید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا