ترجیح میدهم زورم را بزنم و دستکم کاری کرده باشم ؛ یادداشت قابل تامل مهرزاد دانش درباره رای دادن!
منتقد شناخته شده نوشت: ترجیح میدهم مثل مکمورفی فیلم پرواز فراز آشیانه فاخته، آن آبخوری سنگین را حتی اگر موفق به بلند کردنش نشوم، بغل کنم و زورم را بزنم و دست کم کاری کرده باشم. چون میدانم روزیروزگاری، سرخپوستی که خودش را به کرولالی زده بود، آن آبخوری را از جا میکند و از پنجره به بیرون راهی مییابد.
سینما اعتماد ، مهرزاد دانش در کانال شخصی خود نوشت: اتاقی را آب فراگرفته و سطح آب بالا و بالاتر میآید و راه خروج مسدود است. تنها چیزی که به ذهن میرسد، یافتن چهارپایه، میز، صندلی و هر چیز مرتفعی است که بتوان رویش ایستاد تا برای دقایقی بیشتر نفس کشید و در این فرصت اندک به راههای نجات کمی بیشتر اندیشید.
این حکایت، حکایت بسیاری از رأیدهندگان است. شاید آن چهارپایه لق باشد، فرسوده باشد، شکسته باشد، مقوایی باشد؛ هر چه. ولی فعلا تنها راه متصور برای زیر آب نرفتن است؛ ولو این که احتمال شکستنش هم هست. دست کم بهتر از به هیچ کاری دست نزدن است. بهتر از خودکشی است. بهتر از انتظار برای فروریزی احتمالی دیوار اتاق بعد از مردنمان است.
دلم نمیخواهد مثل دیویدِ فیلم مِه فرانک دارابونت، آخرش وقتی از فرط ناامیدی به فرزندش شلیک کرد، تازه فهمید با کمی تلاش میتوانست همراه فرزندش نجات یابد.
او از وحشت هیولاهای پیرامونی به وحشت پایانناپذیر یأس پناه برد. من ترجیح میدهم با همین هیولاها به بازی ترسناک گرگم به هوا ادامه دهم تا در ناامیدی و هویت یافتن با شمایل همهچیزدانِ آیهیأسخوانِ کاراکتر گلام مجموعه انیمیشنی ماجراهای گالیور، به چاه بیپایان انفعال فرو روم.
ترجیح میدهم مثل مکمورفی فیلم پرواز فراز آشیانه فاخته، آن آبخوری سنگین را حتی اگر موفق به بلند کردنش نشوم، بغل کنم و زورم را بزنم و دست کم کاری کرده باشم. چون میدانم روزیروزگاری، سرخپوستی که خودش را به کرولالی زده بود، آن آبخوری را از جا میکند و از پنجره به بیرون راهی مییابد.
همین!