به بهانه حملات رژیم صهیونیستی به نوار غزه| مقاومت فلسطین در آینه سینما

با توجه به شدت گرفتن حملات اسرائیل به نظامیان و غیرنظامیان در نوار غزه، بد نیست که مروری داشته باشیم به فیلم‌های ضدصهیونیستی و آثاری که فیلمسازان ایرانی با نگاه به تلاش‌های نیروهای مقاومت و مردم فلسطین مقابل دوربین برده‌اند.

سینما اعتماد – با توجه به ناآرامی‌های هفته‌های اخیر در فلسطین اشغالی و جنگ درگرفته میان نیروهای مقاومت و رژیم صهیونیستی و همچنین شدت گرفتن حملات اسرائیل به نظامیان و غیرنظامیان در نوار غزه، بد نیست که مروری داشته باشیم به فیلم‌های ضدصهیونیستی و آثاری که فیلمسازان ایرانی با نگاه به تلاش‌های نیروهای مقاومت و مردم فلسطین و همچنین برجسته کردن زوایای ظلم و جور اسرائیل در سرزمین‌های اشغالی مقابل دوربین برده‌اند.

سینما به عنوان یک هنر صنعت، در دهه‌های اخیر حضور قدرتمندی در جهان و جوامع مختلف داشته و نقش مهمی در به تصویر کشیدن اتفاقات و مسایل مهم پیرامون زندگی ما ایفا کرده است. سینما علاوه بر جنبه سرگرم کننده‌ای که دارد، وظیفه روشنگری افکار عمومی و انعکاس رویدادهای سیاسی و اجتماعی را بر عهده دارد. یکی از وظایف اصلی سینما، افشا کردن سیاست‌های غیر انسانی شکل گرفته در جهان معاصر است، سیاست‌هایی که نتیجه‌ای جز کشتار انسان‌های بی‌گناه نداشته و ندارند.

رژیم اشغالگر قدس طی دهه‌های گذشته بارها و بارها جنایاتی هولناک را در قبال مردم مظلوم فلسطین مرتکب شده و در روزهای اخیر هم برخلاف واکنش‌های مجامع جهامی و فشارهای بین‌المللی، با وقاحت تمام همچنان کودکان، نوجوانان، جوانان و مردان و زنان فلسطینی را به شهادت می‌رساند. سالیان سال است که صهونیست‌ها در مقاطع مختلف حملات خود را شدیدتر و مردم مظلوم غزه را قتل عام می‌کنند. تاریخ هیچ گاه این نسل کشی را فراموش نخواهد کرد. این سناریو چیز جدیدی نیست و سال‌ها است که رژیم اشغالگر قدس در این منطقه به جنایات خود ادامه می‌دهد.

در این بین سینما نیز همچون افراد جامعه نمی‌تواند نسبت به این جنایات بی‌تفاوت باشد. سینماگران ایرانی طی دهه‌ها و سال‌های گذشته تلاش کردند که بتوانند گوشه‌ای از مظلومیت مردم فلسطین و غزه را به تصویر بکشند و در این مسیر تمام تلاش خود را کردند تا بتوانند افشاگران یکی از هولناک‌ترین جنایات تاریخ باشند.

یکی از فلیمسازانی که در این مسیر گام نهاد و نام خود را جاودانه کرد، مرحوم سیف الله داد بود که با ساخت فیلم «بازمانده» در سال 1373 توانست فیلم در خور شان سینمای ایران در ارتباط با موضوع فلسطین بسازد که هنوز بعد از گذشت سالیان متوالی منبع قابل استنادی برای مخاطبان باشد. این فیلم به کرات در مناسبت‌ها و به بهانه‌های مختلفی از تلویزیون ایران پخش شده است. فیلم‌های دیگری نیز در ارتباط با موضوع سرزمین فلسطین ساخته شده که در این گزارش مورد بررسی قرار خواهیم داد.

بازمانده

در این گزارش مروری خواهیم کرد بر فیلم هایی که با موضوع فلسطین در سینمای ایران ساخته شده است:

شاید بتوان مسعود کیمیایی را نخستین فیلمسازی دانست که درباره این مساله فیلم ساخته است، کیمیایی در فیلم «سرب» در این مسیر گام نهاد و جز نخستین فیلمسازهایی بود که با این رویکرد فیلم ساخت. «سرب» داستان یک زوج جوان یهودی ایرانی را در اواخر دههٔ ۲۰ خورشیدی روایت می‌کند که خواهان عزیمت به سرزمین‌های اشغالی هستند. این فیلم بیشتر به مناسبات درونی صهیونیسم نظر دارد. این فیلم محصول سال 1367 است.

یکی دیگر از فیلمسازانی که در سال 1369 به سراغ موضوع فلسطین رفت حبیب کاوش بود. «آتش پنهان» نخستین فیلمی است که در ارتباط با مردم فلسطین و مقاومت‌شان در برابر رژیم صهیونیستی ساخته شد. این فیلم مراحل تولید را بدون کمک دولت و با سرمایه شخصی طی کرد.

مرحوم سیف الله داد در سال 1373 مهمترین اثر سینمایی این سال ها یعنی «بازمانده» را جلوی دوربین برد و برخلاف فیلم‌های پیش از خود تمام بازیگرانش خارجی بودند و کل کار هم در سوریه فیلمبرداری شد. داستان این فیلم به سال 1948 بازمی‌گردد که شهر حیفا در معرض اشغال قرار داشت. «بازمانده» تا به امروز ماندگارترین تلاش سینماگران ایرانی برای تصویر مردن مقاومت اسلامی بوده‌است.

«لبنان عشق من» (حسین کاربخش) این فیلم نیز مثل «بازمانده» از بازیگر و لوکیشن خارجی بهره برده است. داستان این فیلم که در آغاز «شعله مقدس» نام داشت، درباره دختری فرانسوی به نام ماری است که عضو صلیب سرخ است و به مجروحان لبنانی کمک می‌کند و طی یک درگیری توسط اسراییلی‌ها دستگیر می‌شود. اما با حمله نیروی مقاومت اسلامی به مقر اسراییلی‌ها ماری آزاد می‌شود و به جبهه مقاومت می‌پیوندد.

در سال 1367 بود که «قاعده بازی» و «هفت سنگ» به کارگردانی سید عبدالرضا نواب صفوی ساخته شد. این 2 فیلم از دل یک مجموعه تلویزیونی 22 قسمتی (1300دقیقه‌ای) استخراج شدند و در شانزدهمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمدند.

«قاعده بازی» درباره یک هواپیماربایی توسط گروه مسلح فلسطینی بود که در جریان آن رژیم اشغالگر قدس به جای تلاش برای نجات سرنشینان آن با مرگشان موافقت می‌کند، در حالیکه یک گروه فلسطینی برای نجات جان آن‌ها اقدام می‌کند. فیلم «هفت سنگ» هم داستان یک جوان یهودی ضدصهیونیست است که قصد دیدار با رهبر جنبش انتفاضه را دارد، اما موساد او را شناسایی می‌کند و تحت تعقیب قرار می‌دهد.

جواد اردکانی کارگردان دیگری بود که در سال 82 فیلمی با این موضوع تولید کرد. این فیلم که داستانش را در محدوده زندگی یک کودک فلسطینی تعریف می‌کند در بستر انتفاضه می‌گذرد.

هیام

در همان سال محمد درمنش هم ساخت فیلمی با موضوع فلسطین را در دستور کار خود قرار داد. «هیام» داستان زوجی فلسطینی را حکایت می‌کند که قصد دارند به انگلستان بروند تا در آرامش زندگی کنند، اما در حین حرکت و خروج از جنین، در ایست بازرسی نیروهای اسراییلی از هم جدا می‌شوند و با حمله گسترده صهیونیست‌ها به اردوگاه جنین مواجه می‌شوند.

محمدرضا آهنج «زخم زیتون» را با فیلمنامه ای از رضا مقصودی که در آن ماجرای زنی فلسطینی به تصویر کشیده شده‌است که با وجود مخالفت همسرش برای بازگشت به جنگ علیه نیروهای اشغالگر، به طور ناخواسته در جریان جنگ قرار می‌گیرد و به حقایق جدیدی دست پیدا می‌کند.

عباس رافعی از دیگر فیلمسازان شناخته شده سینمای ایران است که 2 فیلم متفاوت با موضوع مقاوت مردم فلسطین و لبنان را تولید کرد. در سال 1386 «تولدی دیگر» را به نویسندگی هادی مقدم دوست و عباس رافعی ساخته شد و مانند «بازمانده» هم با بازیگران غیرایرانی و هم خارج از ایران تولید شد. این فیلم که در جشنواره بیست و ششم فجر به نمایش درآمد نخستین همکاری مشترک بخش خصوصی فیلمسازی ایران و لبنان محسوب میشود. سرمایه گذاری فیلم توسط شبکه الکوثر انجام شده و تهیه کننده آن نیز رافعی بوده‌ است.

2 سال بعد رافعی «بیگانگان» را به نویسندگی مشترک خودش و مهدی سجاده چی به سرانجام رساند. رافعی «بیگانگان» را هم به سفارش شبکه الکوثر ساخت. فیلمی که همه عوامل و بازیگران آن به جز کارگردان، نویسنده، مدیر فیلمبرداری و صدابردار عرب هستند. مدیریت فیلمبرداری این فیلم را رضا آذرشهاب، ایرانی مقیم آلمان برعهده داشت و تجهیزات را از این کشور به سوریه آورد.

علی نصیریان در شکارچی شنبه

پرویز شیخ طادی از آن دسته از فیلمسازان سینمای ایران است که دغدغه ویژه ای نسبت به این مساله داشته و با فیلم «شکارچی شنبه» توانسته فیلم متفاوتی را در ارتباط با مساله فلسطین بسازد. «شکارچی شنبه» بر خلاف اغلب فیلم‌های ذکر شده در این گزارش فیلمی حادثه محور نیست و بیشتر صورتی ایدئولوژیک در زمینه آشنایی با تفکر صهیونیست‌ها دارد.

جمال شورجه کارگردان دیگری بود که با فیلم «سی و سه روز» به طور مستقیم به تحولات منطقه پرداخت و جنایات اسراییلی ها را فاش کرد. این فیلم جدی‌ترین تلاش سینمای ایران برای تصویر کردن مقاومت 33 روزه حزب‌الله لبنان در برابر رژیم صهیونیستی محسوب می‌شود و هنوز بعد از گذشت سال ها از اکران‌اش، راهی شبکه نمایش خانگی نشده است.

«چشمان آبی زهرا» به کارگردانی سعید سلطانی درباره جستجوی گروه پزشکی صهیونیست در اردوگاه‌های فلسطینی برای یافتن یک کودک است تا چشمان او را به جای چشمان فرزند یکی از مقامات بلندپایه صهیونیستی پیوند بزنند.

این فیلم روایتی نمادین از به وجود آمدن کشور جعلی اسرائیل است. به این معنی که تئودور، به عنوان یک کودک ناقص الخلقه، استعاره‌ای از رژیم صهیونیستی است که با دزدیدن اجزای سایرین در پی زنده نگاه داشتن خود است. این فیلم همچنین بر این واقعیت که رژیم صهیونیستی بزرگترین قاچاق کننده اعضای بدن کودکان است، صحّه می‌گذارد.

«ریسمانی نزدیک تر از رگ» عنوان فیلم دیگری به کارگردانی مسعود اطیابی است که این فیلم هیچ گاه فرصت اکران در ایران پیدا نکرد اما نزدیک به 2 ماه در لبنان روی پرده رفت و با استقبال مردم این کشور مواجه شد. این فیلم به مقاومت مردم لبنان در برابر رژیم فاسد اسراییل اشاره دارد.

امتیاز شما
برای عضویت در کانال تلگرام کلیک کنید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا