با فیلم «قلب رقه » به پاسداران برون مرزی توهین نکنید!

فیلمنامه در محتوا ضعف داشت، در طرح تعلیق ضعف داشت، قابل پیش بینی بود، گره گشایی ها به شکل مضحکی توسط نویسنده انجام می شد، دیالوگ ها دارای بمباران اطلاعاتی بود، شعار زده، گل درشت و ضعیف بود اما در جاهایی کشمکش آفرینی خوبی داشت.

سینما اعتماد‌، لقمان مداین ؛ قلب رقه را دیدم و محتوای فیلم را توهین آمیز یافتم، پاسدار برون مرزی را که در واقعیت نمک در چشم می‌ریزد تا دمی حین خدمت خوابش نبرد، جانش را کف دست می گیرد تا با فداکاری فرسنگ ها دورتر از مرزهای وطن امنیت را تامین کند، به گونه ای نشان می دهد که بزرگترین دغدغه اش قوه شهوانی اوست! نشان می‌دهد برای کسب خبر دختر یک خانواده دیپلمات عربی را پرستو می کند تا بهره بری را دو چندان سازد،  درد من اینجاست که چرا می خواهید از مدافعان وطن رمبو بسازید؟ چرا می خواهید از هالیوود تاثیر بگیرید؟

سینمای ایران با همین استعدادهای خوش ظهورش توانسته بدرخشد، با همین بودجه های اندک به مصاف غول های فیلمسازی جهانی رفته و جوایز را درو کرده و برای میهن افتخار آفریده، صاحب سبک باشید نه متاثر از سبک، در دورانی که زمین و زمان جار می زنند گروه های مقاومت تحت دستور ایران نیستتد نشان می دهد که با یک تلفن همه گروه ها به اهداف اعلام شده یورش می برند! پاسدار برون مرزی را نشان می دهد که ناگهان وسط ماموریت وارد یک خانه شده و با زنی به پستو می رود وقتی مجدد آن ها را می بینیم لباس های زن عوض شده و مرد پاسدار دارد لامپ‌ لوستر را وصل می کند و چراغ روشن می شود، یعنی همان قسمت از فیلم عالیجناب و بانو که ترک موتور می خواست چراغش را روشن کند! تعداد نفوذی هایش نزدیک بود از عوامل داعش بیشتر شود و همه نیز مسئول بودند، سبک هندی داشت، هرچه تیر از سوی داعش شلیک می شد به هدف اصابت نمی کرد و هرچه مامورین می زدند به اذن خدا از راه دور به هدف می خورد.

به عوامل فنی و اجرایی خداقوت می گویم همه عالی بودند، هیچ کس ضعف نداشت و این مهم که در قبل عرض کردم حاصل نگرش اشتباه نویسنده، ضعف در پژوهش و هوشیار نبودن کارگردان و جهالت کسانی است که فیلمنامه و مجوز را بی حساب تایید می کنند ولی مشاوره درست نمی دهند.

تدوینش بسیار خوب بود، جلوه های ویژه آن بسیار قوی بود، سرعت را بالا نگاه داشته بود، ریتمش افت نمی کرد، نماهای ری اکشن خوبی برگزیده بود، چینش نمای قوی داشت، کات هایی به موقع می زد که مرتبط و پیش برنده بود، اصلاح رنگ و نورش عالی بود، صدا پردازی تمیز و دارای اتمسفر بود، افکت های خوبی داشت و درخشیده بود.

طراحی صحنه و لباس بسیار دقیق و با مطالعه بود، از کلیشه فاصله گرفته و به زیبایی شناسی بصری توجه کرده بود، گریم را در اکثر مواقع طبیعی و خوب یافتم اما در جاهایی معدود نیز مصنوعی یا اغراق آمیز بود.

فیلمنامه در محتوا ضعف داشت، در طرح تعلیق ضعف داشت، قابل پیش بینی بود، گره گشایی ها به شکل مضحکی توسط نویسنده انجام می شد، دیالوگ ها دارای بمباران اطلاعاتی بود، شعار زده، گل درشت و ضعیف بود اما در جاهایی کشمکش آفرینی خوبی داشت، قهرمان قوی نبود، در نهایت از ضد قهرمان شکست می خورد و باز هم نویسنده به کمکش می آمد که اصولی نیست، عنصر ارتباطی بسیار ضعیفی داشت، ضد ارزش و ارزشی در آن یافت نمی شد و کاشت، داشت و برداشت کاراکتر ها رعایت نشده بود.

بازیگرانش را بسیار خوب دیدم، هنر نقش آفرینی درخشانی داشتند، از میمیک صورت تا انعطاف جسمانی، شخصی کردن نقش و ادای دیالوگ و لحن و لهجه و آوا همه عالی بود.

کارگردان را در چکش کاری نکردن فیلمنامه، عدم نظارت بر تدوین و گریم دارای ضعف جدی و در گرفتن بازی مناسب از بازیگرانش، نظارت بر میزانسن و بخش دیگری از گریم لایق تحسین می دانم.

امتیاز شما
برای عضویت در کانال تلگرام کلیک کنید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا