این ویترین در تراز سینمای ایران نبود | اینکه تمامی تولیدات دولتی بخواهند در یک جشنواره ملی حضور داشته باشند، به معنای رقابت نیست
چرا حضور افراد مولف و پيشكسوت سينما در عرصه توليد و جشنوارهها كمرمق گرديده و حتي برخي تمايلي به ساخت فيلم ندارند؟
به گزارش سینما اعتماد ، شاهپور محمدی در روزنامه اعتماد نوشت: جشنوارههای ملی سینما در هر کشوری با بزرگان و نامآوران سینمای آن کشورها شناخته شده و معنا و اعتبار پیدا میکنند. چرا جای پیشکسوتان سینما در این دوره از جشنواره خالی بود؟ جایگاه پژوهش در این میان کجاست؟ چرا موضوع به این مهمی طی سالیان گذشته مورد رصد و کاوش قرار نگرفته است؟
سهم و مسوولیت واحد پژوهش سازمان سینمایی و وزارت ارشاد، در بررسی اینگونه خلأهای مربوط به حوزه سینما چقدر است؟ شاید از نظر مدیران وزارت ارشاد و سازمان سینمایی که صرفا نگاه دولتی به شکل مدیریتی سینما دارند، هیچگونه مشکلی در نحوه برگزاری و ساختار و محتوای فیلمهای جشنواره فجر وجود نداشته است، درحالی که عدم حضور بزرگان و پیشکسوتان سینما در عرصه تولید و نبود فیلمهای فاخر آنها در این فستیوال ملی، خود مشکل بزرگی است. دولتمردان ما متاسفانه به این نکته مهم توجه نمیکنند که اعتبار سینمای هر کشوری با حضور فیلمسازان مطرح در فستیوالهای معتبر آنها ارتباط مستقیم دارد.
سازمان سینمایی و مشخصا مرکز پژوهشهای این سازمان میبایست در سالهای گذشته این موضوع مهم را مورد بررسی قرار داده و به چالش میکشید که چرا حضور افراد مولف و پیشکسوت سینما در عرصه تولید و جشنوارهها کمرمق گردیده و حتی برخی تمایلی به ساخت فیلم ندارند؟ چرا در جشنواره فیلم فجر که ویترین سینمای ایران است و در یک سطح ملی و بینالمللی نیز برگزار میشود، نباید اثری از این عزیزان وجود داشته باشد؟ آیا این موضوع، نقصانی بزرگ برای سینمای این کشور نیست؟ چه کسی باید تا به امروز به سراغ بزرگان و پیشکسوتان و ریشسفیدان کارکشته سینما میرفت و از آنها برای ساخت فیلم دعوت میکرد تا آثار پرباری را نیز در ویترین ملی سینمای کشور شاهد باشیم؟ جالب اینکه حتی در سخنرانیهای قبل از آغاز جشنواره نیز، مدیران فرهنگی کشور اشارهای به این خلأ و نقصان بزرگ سینما و جشنواره نکردند و به نظر میرسد از دید متولیان فرهنگ و سینمای کشور همه چیز آرام است و هیچگونه کمبود و کاستی هم وجود ندارد…!! آیا وزن و تراز جشنواره بینالمللی فیلم فجر، آن چیزی بود که شاهدش بودیم؟ باید بپذیریم که اینها نتیجه نگاه صرفا اداری و دولتی نسبت به سینمای کشور است.
اینکه تمامی تولیدات دولتی بخواهند در یک جشنواره ملی حضور داشته باشند، به معنای رقابت نیست!! معنا و تعریف فستیوال در دنیا رقابت اندیشههای فاخر و تاثیرگذار در عرصه سینماست نه اینکه هر کسی هر تولیدی را در یک سال گذشته داشته باشد آن را در جشنواره شرکت دهیم که در این صورت کمیت غالب بر کیفیت گردیده و عدهای نیز این وسط صرفا دغدغه دیده شدن را خواهند داشت. نکته ظریفی که متاسفانه متولیان سینمای کشور بدان دقت و توجه نمیکنند. چرا باید پتانسیلها و سرمایههای بزرگ انسانی سینما به حاشیه بروند؟ چرا از وجود آنها در رویدادهای مهم و بزرگ فرهنگی در کشور استفاده نمیشود؟
چرا باید اندیشههای بزرگ و فاخر خانهنشین شوند و کسی به سراغ آنها نرود؟ اصحاب قلم و اندیشه، مدام از طریق رسانهها به تحلیل اینگونه مسائل، موانع تولید و مشکلات متعدد موجود در مسیر پیشرفت سینمای کشور میپردازند و حتی برای آنها راهحل هم ارایه مینمایند، اما دریغ از اندکی توجه و به کار بستن این راهکارها…!! مرکز پژوهشهای سازمان سینمایی پاسخ دهد که چرا این مرکز به تحقیق و بررسی و ارزیابی مشکلات حوزه سینما چه در مورد نحوه مدیریت جشنواره و چه در ارزیابی محتوای آثار تولیدی نمیپردازد؟
مگر کار مدیران و پژوهشگران این مرکز چیست؟ اگر هم این معاونت چنین مسوولیتی ندارد، سازمان سینمایی حداقل اعلام نماید که بررسی و رصد محتوا و کیفیت فیلمهای تولید شده با کدامین بخش این سازمان است؟ مسوولیت تولید فیلمهای بیمحتوا با کیست؟ چرا فیلم ضعیف باید در جشنواره شرکت کند؟
چرا مخاطب باید برای فیلم بیکیفیت پول بلیت پرداخت کند و وقت و زمان خود را بیهوده تلف کند؟ مرکز پژوهشهای این سازمان مشخص کند که در جهت بهبود این بخشها و ارتقای کیفیت فیلمها و اعتلای سینمای کشور، چه کار مهمی انجام داده است؟ اگر پژوهشی نیز در این زمینهها صورت گرفته، مشخص کنند که آیا عملیاتی گردیده یا صرفا به بایگانی و آرشیو سپرده شدهاند؟ اینکه فیلم بیمحتوایی در جشنواره دیده شود و در مقابل، افراد حاذق و کاربلد سینما در انزوا قرار بگیرند و فیلمی نیز در چنین فستیوالهای ملی نداشته باشند و هیچگونه بررسی کارشناسی هم در این زمینه صورت نگیرد، اتفاق کمی نیست که به راحتی بخواهیم از کنار آن عبور کنیم. متولیان سینمای کشور ظاهرا حواسشان نیست که این افراد باتجربه و نامآشنای عرصه تولید هستند که ساختار فکری و محتوایی «هنر-صنعت» سینما را تعیین میکنند درحالی که اسمی از آنها در جشنواره ملی این کشور نیست.
چرا فیلمنامههای با محتوای ضعیف باید تولید شوند؟ چرا مدیران سینما و جشنوارهها از تجربیات خوب مدیریتهای قبلی سازمان سینمایی استفاده نمیکنند؟ جایگاه اتاق فکر این وسط کجاست؟ در دورههای گذشته، مدیرانی داشتیم که تلاشهای ارزندهای در جهت ارتقای کیفیت تولید و پربار ساختن این جشنوارهها انجام دادهاند، چرا از تجربیات آنها استفاده نمیشود؟ اگر قبل از جشنواره دبیران ادوار گذشته فیلم فجر دور یک میز مینشستند و با تبادل تجربه آییننامه جشنواره را اصلاح و بهروزرسانی میکردند، شاید خیلی از اشکالات در این دوره از جشنواره دیده نمیشد.
موضوع کارتهایی که برای اصحاب سینما صادر شد و میبایست صرفا صاحبان کارتها در سالنها حضور یابند خود یکی از گرفتاریهای این دوره جشنواره بود. متاسفانه دبیران جشنواره عموما از مشورت دبیران گذشته بهره نمیبرند و مرتب در حال اختراع چرخ هستند. چرا جایگاه فیلمنامه و فیلمهای اجتماعی و تفکربرانگیز در این جشنواره مشخص نبود؟ در بین فیلمهای شرکتکننده یک اثر انتقادی به چشم نخورد. در تاریخ سینمای ایران سابقه نداشته است مجموعا در یک سال ۱۹ فیلم سینمایی دولتی تولید شود و همه آنها در جشنواره حضور یابند. چرا سرمایههای بزرگ هنری کشور حاضرند خارج از ایران فیلم بسازند و آثارشان در داخل تولید نمیشود؟ چه اتفاقی افتاده است؟
فیلمسازان بزرگ این سرزمین به عنوان سرمایههای معنوی و فرهنگی این کشور، به ساخت فیلمهایشان زندهاند و اگر فیلم نسازند مرده متحرکی بیش نیستند. بخش پژوهش سازمان سینمایی میبایست مغزهای سینمای این کشور را حمایت و مراقبت نماید تا آثار درخشان آنها در کشور خودمان تولید گردیده و در چنین فستیوالهایی نیز دیده شوند. باید بررسی و آسیبشناسی شود که چرا فیلمسازان بزرگ از سینمای کشور فاصله گرفتهاند و علت عدم حضور آنها در عرصه تولید فیلم مورد تحقیق و بررسی اساسی قرار گیرد. صرف حضور چندین فیلم به صورت محدود، به معنای رونق اینگونه جشنوارهها نیستند. سالهاست دیده میشود که برخی فیلمهای تولید شده و حاضر در جشنوارهها از محتوای ضعیفی برخوردارند، اما متاسفانه سازمان سینمایی آنها را حداقل بعد از جشنوارهها نیز مورد بررسی کارشناسی قرار نمیدهد تا علت ضعفها مشخص شود. اضافه کنیم به این موارد، اتفاقات و حاشیههای اختتامیه جشنواره را…!! متاسفانه ساختار اجرایی در کشور ما به گونهای است که هر مدیری چند صباحی به طور موقت میآید و میرود و تجارب و آزمون و خطای مدیریتهای قبلی، بدون پژوهش، بررسی و آسیبشناسی همچنان سر جای خود باقی میمانند. موضوعی که نیازمند بررسی و دقت عمل بیشتر سیاستگذاران فرهنگی کشور میباشد.
مستندساز و منتقد